امتحانات

ز اسم زشت و نحس ماه خرداد 

دوباره لرزه بر این هیکل افتاد 

 ز نو باز امتحانات آمد و من 

به این علت ندارم خاطری شاد 

کتاب و جزوه لامصبم را  

نمی‌دانم نمی‌گیرم چرا یاد؟ 

ز شاه عباس اگر  پرسد معلم 

بگویم بوده شاه دوره ماد! 

اگر پرسد که ((گالیله)) چه کرده 

که گشته متحم بر کفر و الحاد؟ 

دهم پاسخ که جنب یک کلیسا! 

کلاس رقص چاچا کرده ایجاد! 

اگر پرسد که ناپلئون کجا مرد؟ 

جوابش را دهم:شهر گناباد! 

اگر پرسد ز شیرینی شکر 

جوابش را دهم از عشق فرهاد! 

ز بس که خوانده‌ام شیمی آلی 

سرم چون توپ فوتبال است، پر باد 

ز جبر و هندسه دیگر نپرسید 

که این مخ هست،از این هر دو آزاد 

ز ترس رد شدن در امتحانات 

زند بابا سرم پیوسته فریاد 

چو من هر کس که شد شاگرد تنبل 

ز دست امتحان دارد دو صد داد.